آیناز کوچولو متولد شد
بعد از نه ماه انتظار بالاخره کوچولوی ما متولد شد وقتی بغل مامانم بود با چشمای خشکلش همه جارو نگاه میکرد اصلا هم گریه نکرد برای ملاغات رفتیم دیدنش هممون بغلش کردیم اما دخملمون ساکت بود و بهمون نگاه میکرد خیلی خشکل و ناز بود قربون اون چشمای نازش خیلی نازه.آینازی با اومدنت شادی مارو 100 برابر کردی.خیلی خیلی دوستت داریم.
اینجا هم تازه دو الی سه ساعت بود که فرشته ی من زمینی شدی و به دنیا اومدی و همه تند تند ازت عکس میگرفتن خشگل من با اینکه نمیدونستی دوربین چیه ولی زول زده بودی به دوربین و کلی همه رو خوشحال کردی قربونت برم
تولدت مبارک نفس مامان بابا